مورفولوژی شهری جریانی عمده در مطالعه ی شکل شهر در جغرافیای شهری است، واژه ی مورفولوژی به این معناست : علم فرم ( فرهنگ کوچک اکسفورد، 1970 )، که کارش بررسی شکل فرم ساختار خارجی یا شیوه ی مرتب شدن است. مخصوصا به عنوان شی مورد مطالعه یا طبقه بندی است. ( ضمیمه ی فرهنگ انگلیسی اکسفورد، 1976)، این واژه در بیولوژی برای بررسی « نه تنها شکل و ساختار درگیاهان، جانوران ومیکروارگانیسم ها، که اندازه، شکل، ساختار و روابط میان اجزای شان» استفاده می شود. هرچند برحسب نوع اش، با مطالعه ی کارکردهای ارگانیسم ها واجزای شان، یعنی فیزیولوژی، متضاد است انفکاک این دو، به گونه ای تصنعی ست که دلیل اش رابطه ای نزدیک ومتقابل میان کارکرد و ساختار ارگانیسم ها است. (دائره المعارف جدید بریتانیکا، 1984).
مورفولوژی شهری بررسی نظام مند فرم، شکل، نقشه، ساختار و کارکردهای بافت مصنوع شهرها، ومنشا وشیوه ی تکامل این بافت در طول زمان است. (کلارک، 1985، اسمال و ویتریک، 1986، گودال 1987). (تصویر 209) برای گردون ( 3: 1984)، مورفولوژی به معنای «طرح ها، ساختمان ها، کاربری، خیابان ها، نقشه ها، چشم اندازهای شهری » است. آن چه که اکثرا در جغرافیای شهری با آن سروکار دارند، در حقیقت بررسی کننده ی ابعاد مکانی توسعه ی شهری، از دو دیدگاه میان شهری و درون شهری هستند. در مورد دیدگاه درون شهری، مناطق شهری به لحاظ مورفولوژی بررسی می شوند، که حاصل اش مفهوم بخشی و عمومی کردن هایی است که به خصوصیات، وتراکم کاربری زمین، درمنطقه ی شهری مربوط می شوند و برهم کنش های یک بخش از منطقه ی شهری با دیگری، یعنی به عبارتی، ساختار درونی و فرآیندها ) (گودال، 1987).
تا دهه ی شصت، عمده توجه جغرافی دانان شهری، ساختار درونی شهر بود، با عنایت خاص به مورفولوژی که اعصار وگونه های ساختمانی را ترسیم می کرد وعناصر متفاوت تاریخی و تشکل دهنده ی نقشه ی شهرها را شناسایی می کرد ( دنیس، پرینس، 1988)، مورفولوژی شهری در فعال ترین دوره اش، بر طبقه بندی زیرمنطقه ها در شهرهای منفرد در ارتباط با مراحل رشد شهری تاکید می کرد. (هربرت، وتوماس 1982، بیکر، اسلیتر، 1992)[1]
ریخت شناسی شهری مطالعه شهر به عنوان سکونتگاه آدمی است. لوی اشتراوس قوم نگار(مردمشناس) شهر را به عنوان " پیچیده ترین اختراع بشری" درمحل تلاقی طبیعت و دست ساختگی توصیف می کند. ریخت شناسان شهری هم عقیده هستند که آنها تحولات یک شهر را از سالهای ابتدایی (شکل گیری) آن تا تحولات بعدی با شناسایی و تشریح اجزای گوناگون آن تحلیل می کنند. شهر نتیجه انباشتگی و ادغام بسیاری فعالیت های گروهی کوچک و منحصر بفرد است که خود آنها توسط سنتهای فرهنگی هدایت می شوند و توسط نیروهای اقتصادی و اجتماعی در طول سالها شکل داده شده اند. ریخت شناسان شهری بر روی نتایج ملموس نیروهای اقتصادی و اجتماعی متمرکز می شوند: آنها نتایج ایده ها وتصمیمات را مطالعه می کنند چون آنها شکل هایی بر روی زمین ایجاد میکنند وبه شهرهای ما کالبد(عینیت) می بخشند. ساختمان ها،باغ ها، خیابان ها، پارک ها و کوهها از عناصر اصلی تحلیل های ریخت شناسانه هستند. این عناصر با این حال بعنوان ارگانیسم هایی که بصورت همیشگی از آنها استفاده می شود وپس از آن در طول زمان تغییر شکل می یابند، مورد توجه قرار می گیرند. آنها همچنین در رابطه ای پویا ومحکم با یکدیگر قرار دارند: ساختارهای بوجود آمده توسط فضاهای باز اطراف آنها در حال شکل یافتند و به آنها نیز شکل می بخشند، خیابانهای عمومی در خدمت مالکین خصوصی زمین، که در طول آنها هستند، می باشند و توسط آنها مورد استفاده قرار می گیرند. وضعیت پویای شهر و رابطه فراگیر میان عناصر آن، باعث شده است که بسیاری از ریخت شناسان شهری اصطلاح "پویش فرم شهری " را برای توصیف رشته مطالعاتی خود ترجیح می دهند.[2]
مورفولوژی شهری به معنای مطالعه فرم و شکل سکونتگاه ها می باشد. درک مورفولوژی به طراحان شهری این کمک را می کند تا از گونه های توسعه مدل های بومی و محلی و نیز فرآیندهای تحول زا[3] آگاه گردند.
کار اصلی در این خصوص بر آنالیز سیر تکاملی و تغییر در فضای شهری سنتی، متمرکز می گردد.[4]
« مورفولوژی شهری بر مطالعه شهر به عنوان یک محیط کالبدی متمرکز است، اما به طور ضمنی پیوندی میان عناصر فضایی و مادی شهر و نیروهای اجتماعی و اقتصادی شکل دهنده آن نیز برقرار می کند ». به بیان دیگر « کالبد شهر، اثر و ردپای تمایلات و فعالیت های انسانی است. بنابراین، همانطور که فرم مصنوع را می توان مربوط به یک دوره تاریخی خاص دانست، می توان آن را حاصل فعالیت هایی دانست که در آن انجام می گیرد و برای جای دادن به آنها طراحی شده است. بافت یک شهر، نه فقط سند تاریخ ساخت آن، بلکه سند زندگی انسانهایی است که آن را ساخته اند ودر آنت زیسته اند. در طول حیات انسانها و جوامع، فعالیت ها ونیازها ایستا باقی نمانده وتمایل به تغییر دارند و این تغییر، زمینه رشد و دگرگونی کالبد شهر را فراهم می کند. شهر به عنوان یک کل ( شامل ساختمانها و ساکنان آن) یک فرایند است. تعاملی است میان انسانها و محیط شان. در تلاش برای شناسایی شخصیت این فرآیند، مطالعه جنبه کالبدی آن مناسب ترین مبنایی است که می توان تصویر کلی شخصیت را بر آن بنا نمود. زیرا جوهر کالبدی و سازمان آن. محسوس ترین و پایدارترین جنبه ها هستند. تمایلات، فعالیتها و واکنش های انسانی که بخشی از تعامل میان ساکن و سکونتگاه هستند، نسبتا نامحسوس و بی دوامند. کاربری ساختمانها، بیش از ساختار آنها تغییر می کنند. جوهر کالبدی و سازمان آن، از آنجا که محسوس تر و ثابت ترند، نقطه محکمی برای شروع فراهم می کنند که می توان دیگر جنبه های نامحسوس تر را به آن ارتباط داد.»[5]
[1] [ مدنی پور، 20، ص 77-79]
[2] [Moudon, 39, p.3-4]
[4] [ Carmona,24, p.61]
[5] [میر مقتدایی، 22، ص 23-24]